مجله ها اولین بستر تولید محتوا
شرکت جان دیر (John Deere) فعلا بزرگترین تولیدکننده ماشینآلات کشاورزی در جهان است. این شرکت در سال ۱۸۳۷ توسط آهنگر و مخترعی به همین نام بنیانگذاری شد. وقتی کسبوکار جان دیر رونق گرفت مثل بقیه شروع به تبلیغات کرد. با این که تبلیغات تا حدودی توانست به افزایش فروش ادوات کشاورزی کمک کند اما نتوانست یک ارتباط دائمی با مشتریان برقرار کند.
آنها شروع به انتشار مجله کردند اما نه مجلهای مثل بقیه با اخبار زرد و پر از صفحات تبلیغاتی. نام مجله را گذاشتند The Furrow و فقط مخصوص کشاورزان بود. این مجله مطالب آموزشی و خبری درباره کشاورزی دارد و در کنار این مطالب، محصولات تولیدی شرکت John Deere را معرفی میکند.
مجله The Furrow اولین تلاش جدی برای بازاریابی محتوایی است. جالب است بدانید این مجله هنوز هم منتشر میشود. البته وبسایت و شبکههای اجتماعی The Furrow برای نسل جدید جذابیت بیشتری دارند.
اولین سردبیر این مجله آقای سیزمور، نکات جالبی درباره سیاست مجله میگفت که هنوز هم کارساز است.
او میگفت: "تمام تمرکز محتوای مجله روی کشاورزان بود نه محصولات شرکت جان دیر. ما مدیران خود را قانع کردیم که داستانها کوتاهتر شوند و از تصاویر بزرگتری استفاده کنیم چون مردم حوصله خواندن مطالب طولانی را ندارند. ما از تصاویر منحصر به فرد استفاده میکردیم چون هیچ مجله دیگری این کار را نمیکرد."
مجله The Furrow به کشاورزها کمک میکند تا با یادگیری نکات و اصول کشاورزی محصول بیشتر و بهتری برداشت کنند و در کنار آن با محصولات جان دیر یا طرز استفاده از هرکدام آشنا میشوند.
مجله به اندازهای موفق شد که کشاورزها آن را به عنوان یک منبع معتبر اطلاعات کشاورزی میخواندند و تصاویر مجله را روی دیوار خانه میچسباندند.
حالا مجله در ۱۲ زبان و ۴۰ کشور منتشر میشود. در نقطه اوج ۴ میلیون خواننده داشت و حالا با فعال شدن کانالهای دیجیتال، نسخه چاپی هنوز حدود ۱/۵ میلیون مشترک دارد.
بعد از موفقیت این مجله، تعداد زیادی مجله ی مشابه توسط کسبوکارها راه اندازی شد. مجلهها به چنان رونقی رسیدند که خیلیها مشترک دائمی چند مجله عمومی یا تخصصی میشدند.
اوج گرفتن تبلیغات در عصر رادیو و تلویزیون
از حدود دهه ۱۹۲۰ میلادی، یعنی زمانی که در هر خانه یک رادیو بود، تولید و بازاریابی محتوا وارد عصر جدیدی شد. صدا و بعد از آن تصویر به کمک تلویزیون به خانهها رسید.
با این که در این دوره هم نمونههایی از تولید محتوا با اهداف کسب درآمد و بازاریابی دیده میشود، اما تبلیغات خیلی پررنگتر بود.
برای مثال اولین سریال رادیویی به سفارش شرکت Procter & Gamble در دهه ۱۹۳۰ از رادیو پخش میشد و وسط آن صابونهای تولیدی همین شرکت را معرفی میکردند. این سریال طرفدار زیادی پیدا کرد. سبک خاص داستان و کش دادن الکی باعث شد اصطلاح سریال آبکی یا نمایش صابونی (Soap Opera) برای همه سریالهای رادیو و تلویزیونی مشابه استفاده شود.
تا مدتها کمپینهای تبلیغاتی مردم و کسبوکارها را دیوانهوار عاشق خود کرده بود تا این که سر و کله اینترنت پیدا شد.
عصر اینترنت عصر محتوا
وقتی اینترنت و رایانههای رومیزی با آن مانیتورهای بزرگ به خانههای مردم رسید، هیچکس فکرش را نمیکرد این پدیده تا این اندازه قرار است روی زندگی تک تک ما تاثیر بگذارد.
اگر نام اولینها را کنار بگذاریم، رونق گرفتن تولید محتوا در عصر اینترنت چند نقطه عطف مهم دارد. 1- گسترش وبلاگها 2- شروع به کار موتور جستجو گوگل 3- ظهور شبکههای اجتماعی
در روزهای اول اینترنت، فقط برای انجام کارهای ساده استفاده میشد اما به سرعت تبدیل به اقیانوسی از اطلاعات شد. صدها وبلاگ شروع به انتشار مقالات، اخبار و تصاویر کردند. پیدا کردن اطلاعات موردنیاز در این اقیانوس سخت شد. پس موتورهای جستجو مثل گوگل وارد شدند و کار را راحت کردند.
مردم برای چه چیزهایی جستجو میکردند؟ برای هرچیزی مثل راهنمای باز کردن لوله ی سینک آشپزخانه تا مقالههای علمی.
خب معلوم است که در این دنیا کسی برنده است که محتوای بهتر و بیشتری تولید کند.
نقطه عطف سوم ظهور شبکههای اجتماعی بود. اگر یادتان باشد گفتیم که برندها فهمیدند باید با مشتری ارتباط برقرار کرد و چه چیزی بهتر از شبکههای اجتماعی.
حال در دورانی هستیم که کمتر کسبوکاری پیدا میشود وبسایت اختصاصی یا حداقل صفحهای در شبکههای اجتماعی نداشته باشد.